رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

رادین گل پسر مامان و بابا

رفتن گل پسرم به سالن ورزشی برای اولین بار

سلام عزیز مامان الان که دارم واست مینویسم تو کلی با ناز خوابیدی........   دیروز و امروز با هم رفتیم سالن ورزشی رجایی، چون مسابقات والیبال مدارس ابتدایی بود و ما هم رفتیم دلمون وا شه ... امیدوارم یه روز ورزشکار شی عزیزم ....... قربونت بشم که اینقده اونجا آروم بودی که حد نداشت بغل دوست مامان بودی و آروم و بی سرصدااااا.... ولی اصلا نمیخندیدی اخموووووووو  بعدشم یه کم خوابیدی....فدات بشم که مامان رو اذیت نکردی ... فکر کنم چون من تا روز قبل از تولدت سالن میرفتم  صداها و محیط اونجا واست آشنا بود آخه من تا ٢٥ بهمن سالن میرفتم منشی مسابقات دانش آموزی............ از یه چیزی خیلی حرصم گرفت واااااااااایییییییییییی و...
4 ارديبهشت 1391

تولد مامان

  گل پسرم دیروز تولد مامان بود این اولین تولدی بود که خانواده ما سه نفره شده بود.............یک تولد خیلی ساده ...ولی خوش گذشت عسلم...بابایی از صبح خونه موند و شمارو نگه داشت تا من حسابی استراحت کنم....و ظهرم یه ناهار باباپز خوردیم که خوشمزه بود....دست بابایی درد نکنه.... خوشحالم که بابایی و تو رو دارم ....خدا خیلی دوسم داره........ ...
2 ارديبهشت 1391